زردی گرفتن پسرم
سلام پسر قشنگم می خوام برات از روزی که زردی گرفتی بنویسم، البته اکثر بچه ها وقتی به دنیا میان میگرین اما همین یه خاطره تلخه برای پدر و مادر چون نوزادشون که تازه به دنیا اومده مریض میشه و این اولین خاطره تلخ مریضی بچه هاست برای مامان باباها . ۴ روز بعد از اینکه بدنیا اومدی زردی گرفتی و متاسفانه مجبور شدیم یه شب بیمارستان بستریت کنیم قشنگ مامان چون باید زیر دستگاه بمونی تا زردیت بیاد پایین. نمیدونی اونشب به من چی گذشت از بس گریه کرده بودم صبح فرداش چشمام دیگه باز نمیشد، آخه دیدن صورت ماه و مظلوم تو تو اون حالت جیگرم رو آتش میزد. خداروشکر فقط یه شب نگهت داشتند و فردا ظهرش مرخصت کردن، اما فرداش دوباره زردیت رفت بالا و اینبار دیگه بیمارستان...
نویسنده :
پرستو
17:00